زهرا چیذری در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب گفت: پیشگیری از گرایش دانشآموزان به سمت جرم، به ویژه پس از طی مراحل تحصیل و رسیدن به بزرگسالی، امری است که به تناسب سن و جنس آنان، باید طرحریزی و اجرایی شود. در این میان، بدیهی است به دلیل دوره طولانی تعلیموتربیت و تفاوتهای عمدهای که میان پسران و دختران در سنین و مقاطع مختلف وجود دارد، با اجرای رویکردی واحد، به نتیجهی مطلوب دست نخواهیم یافت.
وی افزود: با افزایش سن از یک سو میزان ارتکاب به جرائم افزایش مییابد و از سوی دیگر، نوع جرائم به سمت جرائم سنگینتر تغییر مییابد؛ همچنان که با افزایش سن و در مقاطع تحصیلی بالاتر، میزان ترک تحصیل، به طور معناداری، افزایش پیدا میکند. این موضوع نشان دهنده وظیفه سنگین آموزش و تربیت کشور است.
چیذری با بیان اینکه اگر جرائم کوچک در مدارس کنترل نشود، جرم ها از چارچوب منزل و مدرسه خارج شده و به سمت جرائم سنگین تر می رود، درباره راهکارهای موثر برای کاهش جرم در مدارس تصریح کرد: در مقطع ابتدایی می توان با عدم تبعیض میان دانش آموزان، برقراری ارتباط صمیمانه با کودک، رشد اعتماد به نفس کودکان از طریق مشارکت، ارتباط موثر با خانواده، آموزش مهارت های حل مسئله به تناسب گروه سنی مانع از گرایش دانش آموز به سمت فعالیت های جرم خیز شد.
این کارشناس به مقطع راهنمایی و دبیرستان به عنوان مقاطع حساس برای کنترل وقوع جرم اشاره کرد و گفت: بیتردید مقطع راهنمایی یا کلاس ششم ابتدایی در سیستم 6.3.3 به دلیل تقارن با دوران نوجوانی و دوره حساس بلوغ، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ به گونهای که یکی از دلایل مخالفان نظام جدید آموزشی 6.3.3 همین حضور نوجوانان بالغ در کنار کودکانی است که هنوز این مفهوم را درک نکردهاند. از نگاه آنان، این مسئله به دلیل بحرانهای جنسی و هویت دوران بلوغ این نوجوانان، میتواند چالشبرانگیز باشد.
به گفته چیذری، اگر بخواهیم روی بحث پیشگیری از جرم در مقاطع راهنمایی و دبیرستان یا دورههای دبیرستان در نظام 6.3.3 متمرکز شویم، با نوجوانانی مواجه هستیم که نه کودکاند و نه جوان. این دوران کوتاه، به دلیل بلوغ جسمی و جنسی دانشآموز اهمیت بسیاری مییابد. در این مقطع سنی، نوجوان روحیهای تهاجمی و پرخاشگرانه دارد و مدام در برابر محدودیتها و ممنوعیتهای والدین، حالت دفاعی به خود میگیرد.
وی ادامه داد: بروز حالتها و واکنشهای شدید عاطفی از سوی نوجوان و جوان موجب میشود که دیگران نیز او را غیرقابل کنترل بدانند؛ در حالی که نوجوان نیاز به محبت، امنیت، احترام، احساس تعلق، استقلال، خودشکوفایی و قدردانی دارد. نوع جرم و بزهکاری در میان نوجوانان 14 تا 15 سال با بزرگسالان بسیار متفاوت است. آنان به رغم اینکه به ظاهر به مرحله بلوغ جسمی رسیدهاند، اما هنوز به لحاظ فکری نمیدانند که چه باید بکنند و چگونه باید تصمیم بگیرند. به همین دلیل، گاه دست به کارهایی میزنند که به لحاظ اجتماعی نادرست و ممنوع است.
این کارشناس آموزشی به راهکارهای لازم برای این مقطع سنی اشاره کرد و افزود: در این مقطع سنی، همان گونه که مدرسه و اولیای آن میتوانند با ارتقای سطح کیفی سواد و آگاهی نوجوانان و افزایش دانستهها و معلومات آنان درباره مسائل و مشکلات اجتماع، آنان را برای ورود به زندگی آیندهشان آماده سازند، مدیریت نادرست، عدم کنترل روابط بین دانشآموزان و ارتباط و تعامل مؤثر با اولیا، میتواند مدرسه را به محیطی نامطلوب برای رشد انواع بزهکاریها، کجرویها و نابسامانیهای اخلاقی نوجوانان تبدیل سازد.از سوی دیگر، باید در نظر داشت ویژگیهای دوران نوجوانی و جوانی، دانشآموزان را مستعد گرایش به رفتارهای پُرخطر و مصرف مواد مخدر میکند.
به گفته وی، آموزش مهارتهای حل مسئله،تقویت باورهای مذهبی،برنامههای فرهنگی و ورزشی،ارائه خدمات مشاورهای،تقویت تشکلهای دانشآموزی،ایجاد اتاق فکر در مدارس ارتباط مؤثر با والدین،تغییر محتوای متون درسی،آموزش مداوم معلمان درباره چگونگی برخورد با نوجوانان و جوانان دانشآموز،برنامهریزی برای اوقات فراغت از جمله راهکارها برای کاهش وقوع جرم در سنین جوانی و نوجوانی در مدارس است.
وی در پاسخ به این سوال که سند تحول تا چه اندازه می تواند منجر به کاهش آسیب های اجتماعی و رسیدن دانش اموز به حیات طیبه شود، گفت: لزوم تحول بنیادین ساختار آموزشوپرورش امری جدی است، اما مطالعه سند این تحول بنیادین، ما را به این نکته میرساند که بایدها، نبایدها و حتی راهکارهای ارائهشده، تا عملیاتی شدن فاصله زیادی دارند و به رغم تلاش زیاد برای تهیه این سند، بیم آن میرود که اینجا نیز همانند بسیاری دیگر از طرحهای آموزشوپرورش، با آزمون و خطا مواجه شویم. اکنون برنامههایی نظیر مدارس مروج سلامت، پیشگیری مدرسهمحور و آموزش مهارتهای زندگی در مدارس، جدیتر گرفته شده است؛ اما برای کاهش آسیبها و هزینههای وقوع جرم در جامعه، باید این روند تقویت شود و آموزشوپرورش جدیتر به ایفای نقش خطیر خود در این مقوله بپردازد. هرچند نمیتوان نقش مهم و تأثیرگذار خانواده، جامعه و رسانهها را در پیشگیری از بزهکاری نادیده گرفت، اما هر کدام از این مقولات، بررسی و پرداختی جامع و جداگانه را میطلبد.
نظر شما